مثلا وقتی میبینی فلان مرد توسط یه زن مورد تجاوز قرار گرفته، در خیلی از موارد اون زن به نحوی دست بالا رو داشته (یا استادش بوده، یا کارفرماش بوده و ...).
آزار جنسی در سطوح مختلف همه جای دنیا هست. تو این داستان فرهنگ پایین یا ایرانی بودن یا اروپایی بودن خیلی مطرح نیست.
قضیه بیشتر به مناسبات قدرت برمیگرده. اینکه منِ مرد، چون بیشتر ساز و کارهای جامعه حامی من هستن، احساس قدرت میکنم و به خودم اجازه تجاوز میدم.
یا به خودم اجازه میدم بزنم یه آدم گی یا لزبین یا ترنس رو له و لورده کنم.
یا من استاد دانشکاه به خودم اجازه میدم دانشجوهامو به زور وادار به رابطه بکنم، چون موضع بالاتری دارم.
صرفا در مقام رد بیاخلاقی مردم بگم تو ایران فضاهای امن تر و انتخابی برای مراوده با جنس مخالف نیست، نه اپلیکیشن های دوست یابی نه بار و نایت کلاب. خلاصه اینکه فضای نزدیک شدن به جنس مخالف شده خیابون. شخصا کسانی رو می شناسم که تو خیابون شماره دادن و گرفتن و تهش با هم دوست شدن و حتی ازدواج کردن. این وسط قصدم تایید رفتار آزار دهنده نیست اصلا.
همه چیزمون اداست. مستند سازیمون و بدتر از اون ادای روشنفکری مهوع و پوچ دار و دستههای اینستاگرامی و توییتری.
در چرند بودن توییتر همین بس که چیزی که توش ترند میشه، یه شبه از فرش به عرش میرسه. فردا هم همه چیز تموم. انگار نه انگار خبری بوده. و همه فعالان هم خوشحال و خرسند از هشتگ زدن توهم فعال اجتماعی و مدنی برشون میداره.
دیروز نوشتم که به نظرم فیلم آزار جنسی ساختگی است. ظاهرا بعضی از دوستان برداشت کردند که من وجود آزار جنسی و مزاحمت خیابانی رو انکار کردم.
این فیلم ساختگی است.
نه اینکه آزار جنسی و مزاحمت خیابانی وجود نداشته باشد. کسانی که این فیلم را تهیه کردهاند، شهامت نداشتند که واقعیت را ضبط کنند.
اولین نمونه مشابهی که دیدم مربوط به نیویورک بود.بعد از اون جاهای دیگری هم نمونه این مستند ساخته شد. تهیه کنندگان اون مستند اشاره کردند که فیلم رو طی هشت یا ده ساعت ضبط و بعد تقطیع کردند.
امروز با یکی بحث میکردم. تنها سریالهای تلویزیون رو دیده بود انگار. با همون نگاه گمان میکرد با استدلالهای دوزاری سریع میتونه همه رو قانع کنه و من رو هم از نادانی در بیاره. پشیمان که چرا این همه سال راه خطا میرفتم برم و زیر پرچم سلام بدم. به سوال دوم نرسید سر همون سوال اول گیربکسش اومد پایین.
این سیستم به خودیا هم رحم نمیکنه. علاقه عجیبی به نا آگاه نگه داشتنشون داره. یک سری فرضیات مشخص دارند و بر اساس اون استدلال و نتیجه گیری میکنن. کافیست یکی فرضیات بدیهیشون رو زیر سوال ببره. هنگ میکنن.
#موسیقی
هر بار این ترانه رو میشنوم با تمام وجود لذت میبرم و همزمان پشتم میلرزد از حجم ستمی که بر افغانستان رفته و میرود. به امید روزهای خوشتر برای همسایههای دوست داشتنیمان.
#فیلم_هفته
دو شاهکار از Emir Kusturika
Underground (1995)
Arizona Dream (1993)
دیزی سنگی.
به خاطر ظریب انتقال حرارت پایین سنگ و البته به علت ضخامتی که سنگ داره، پخت غذا یکنواختتره و خوشطعمتر میشه. تا مدتی بعد از آوردن غذا سر سفره، همچنان گرم میمونه. به ویژه برای غذایی مثل آبگوشت که در دو نوبت خورده میشه گزینه خیلی خوبیه.
همدان و مشهد استادکاران زبدهای در ساخت دیگها و ظروف سنگی داشتند. به شخصه کار همدان رو بیشتر میپسندم هم از نظر طراحی و هم از لحاظ ضخامت و جنس سنگی که استفاده میکنند.
اینجا بعد از حدود ده دقیقه غذا همچنان داره میجوشه
#فیلم_هفته
Belle de Jour (1967), Luis Bunuel
بالاخره همه subscriptionهای یوتوبم رو منتقل کردم به RSS و خودم رو از بند یوتوب رها کردم.
اگر شما هم خواستید این کار رو بکنید یدونه اسکریپت درب و داغون اینجا نوشتم:
https://gist.github.com/DearRude/8a753b5634338ebd635b3ada9a851ccb
#فیلم_هفته
Das Boot (1981) , Wolfgang Peterson
#مستند
تازه نفسها (۱۳۵۸)، کیانوش عیاری
https://youtu.be/Ees5vKeeyjk
یک داستان کوتاه قدیمی
https://zmim.ir/heritage
یک همسایه