قدم‌فرسا @plodder@mas.to

پرفیومر عزیزم به ماستودون برگشته! @Perfumer

امروز اینترنت جون‌به‌لب می‌کرد آدمو. شونصد بار وسط تماس تصویری قطع شد.

اول با تیر جنگی می‌زنیمتون بعد با دارت بیهوش‌کننده. خوبه؟

دم بچه‌های علم و صنعت گرم. نشون دادن که تعطیلی دو سالهٔ دانشگاه‌ها باعث نشده که بی‌تفاوت و بی‌تحرک بشن.

سوال من و #مولانا از همهٔ دین‌داران:

در رخت کو از می دین فرخی؟
گر بدیدی بحر، کو کف سخی؟

نگهبانان مثل بقیه آثار #جان_کریستوفر بسیار انقلابی و تشویق‌کننده به مبارزه و مقاومته.

اگر سه‌گانهٔ «سه‌پایه‌ها» رو هم نخوندین توصیه می‌کنم حتماً بخونید: ۱. کوه‌های سفید ۲. شهر طلا و سرب ۳. برکهٔ آتش.
این کتاب‌ها اثر عمیقی روی ذهن نوجوان‌های نسل ما گذاشتن، ولی هنوز هم الهام‌بخش و شورانگیزن.
#پیشنهاد_کتاب #علمی_تخیلی

#پیشنهاد_کتاب #علمی_تخیلی

📖 نگهبانان. اثر #جان_کریستوفر. ترجمهٔ حسین ابراهیمی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ۱۳۹۴. (چاپ اول: ۱۳۷۲)

«داستان در سال ۲۰۵۲ می‌گذرد. انگلستان به دو بخش تقسیم شده: جامعهٔ شهرنشین با شهرهای پرجمعیت، فناوری‌های جدید و ریتم زندگی تند؛ و قسمت اعیان‌نشین یا شهرستان با مناسبات ارباب و رعیتی، اشرافی و ریتم زندگی بسیار کند. داستان دربارهٔ جوانی یتیم به نام راب است که زندگی در هر دو قسمت را تجربه می‌کند و حقیقت واقعی حکومت را می‌فهمد.»

#پیشنهاد_موسیقی
۵۰ دقیقه گیتار #فلامنکو به نوازندگی جسی کوک.
🎵 The Best of “Love In The Time of Covid”/ Jesse Cook
[این قطعات رو در ایام قرنطینه توی خونه‌ٔ خودش ضبط کرده. پیوند رو بابام فرستاده و نوشته: «من هم احیا گرفتم البته با جسی کوک!»😆]
https://youtu.be/a59SLwrJEJ4

#درس‌های۱۴۰۱ رو اینجا می‌نویسم، که یادم بمونه:

۱. در نزدیک شدن به آدم‌ها تهور به خرج نده، یا اگر می‌دی پذیرای عواقبش هم باش‌. شکننده‌تر و آسیب‌پذیرتر از اونی هستی که خودت رو تصور می‌کنی.

اونشب که داشتم از سر کار برمی‌گشتم انقدر خسته و کوفته بودم که سوپرمارکت «یاران دریان» رو «یاران دبیان» خوندم و به نظرم هم غیرطبیعی نیامد.😄
#یاران_دبیان

صبح که از خواب پاشید می‌بینید رباعی‌های مولانا عین برف کف خط زمانی رو پوشونده و سفید کرده. 🙃

ما کار و دکان و پیشه را سوخته‌ایم
شعر و غزل و دوبیتی آموخته‌ایم
در عشق که او جان و دل و دیدهٔ ماست
جان و دل و دیده هر سه را سوخته‌ایم
#مولانا

سودای تو را بهانه‌ای بس باشد
مدهوش تو را ترانه‌ای بس باشد
در کشتن ما چه می‌زنی تیغ جفا
ما را سر تازیانه‌ای بس باشد
#مولانا

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که این بار افتاد
#مولانا

از بس که برآورد غمت آه از من
ترسم که شود به کام بدخواه از من
دردا که ز هجران تو ای جان جهان
خون شد دلم و دلت نه آگاه از من
#مولانا

دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد
جان را سپر تیر بلا خواهم کرد
عمری که نه در عشق تو بگذاشته‌ام
امروز به خون دل قضا خواهم کرد
#مولانا

عاشق همه‌سال مست و رسوا بادا
دیوانه و شوریده و شیدا بادا
با هشیاری غصهٔ هرچیز خوریم
چون مست شدیم هرچه بادا بادا
#مولانا

آبی که از این دیده چو خون می‌ریزد
خونیست بیا ببین که چون می‌ریزد
پیداست که خون من چه برداشت کند
دل می‌خورد و دیده برون می‌ریزد
#مولانا